توی نوشآباد که در فاصلهی هفت-هشت کیلومتری کاشانه با یک آقای روحانی آشنا شدیم به نام آقای عمرانی. ایشون و دو تا دیگه از روحانیهای اون محل طرح جالبی داشتند که تا حالا ندیده بودیم. معمولا اونهایی که توی ایام عاشوراء بنا بر نمایش دارند، تعزیهخوانی میکنند. یک هیئتی داشتند این آقایون که بیشترشون جوون بودند و هیجان و تحرک خیلی خوبی داشتند. اومده بودند یک محوطه چند جریبی رو با ماسه پر کرده بودند و نخل کاشته بودند و خلاصه صحنه بعد از ظهر عاشوراء رو شبیهسازی کرده بودند. تل زینبیه، نخلستانها، علقمه و حتا گودی قتلگاه رو ساخته بودند و البته محوطهشون هم خیلی بزرگ بود.
نکتهای که برنامهی اینها رو از برنامههای دیگه متمایز میکرد این بود که به جای استفاده از عروسک و ماکت، شهدایی که روی قسمتهای مختلف این زمین بودند، خود بچههای هیئت بودند. به این صورت که به تعداد شهداء کربلا کشته روی زمین میخوابند. طراحی صحنهی خیلی خوبی داشتند. این جوونهای هیئت از ساعت ده صبح تا بعد از عاشورا همون طور بیحرکت در حالی که سر و صورتشون خونی بود، یا نیزه و تیر در بدنشون بود زیر آفتاب روی زمین بیحرکت خوابیده بودند. بعضی، لباسهاشون پاره شده بود. پوست صورتهاشون زیر نور شدید خورشید سوخته بود. صحنهای ایجاد شده بود که نیاز به مصیبتخوانی و مداحی نداشت. هر کس که وارد محوطه میشد بیاختیار تحتتاثیر قرار میگرفت. سکوت اونجا دل آدم رو به تپش میانداخت. گوشهی نخلستانی که گذاشته بودند، یک اسب بدون سوار ایستاده بود و کسی دور و برش نبود. خارهایی که بیشتر زمین رو پوشونده بودند تیکهتیکه بهشون پارچه گیر کرده بود. یه جوری که انگار از لباس کسی جدا شده باشه... .
دور محوطه ارتفاع داشت. یک جور خاکریز مانند. اونهایی که مثل ما از روی خاکریز وارد محوطه میشدند حس غریبی داشتند. فکر کنین که وقتی برسین بالای تپههای خاکی، یک دفعه چشمتون بیفته به یک دشت بزرگ که یک عالم کشته بر روی زمینش افتاده و خون سر و صورتشون رو گرفته و بدن هر کدومشون نیزه یا تیر فرو رفته باشه. به خصوص وقتی از اون بالا چشمتون میفته به گودی قتلگاه و به جز انبوه نیزهها و تیرهایی که در یک نقطه فرود اومدند چیزی نمیبینین... .
این صحنه تا سه روز ادامه داره. یعنی روز عاشورا و روز یازدهم و روز دوازدهم. بنا بر این که شهدای کربلا تا روز دوازدهم همون طور توی کربلا روی زمین بودند. تا این که روز دوازدهم، قبیله بنیاسد میان و شهدا رو دفن میکنند. بخش اصلی برنامه همین قسمته. تمهیدات لازم رو هم چیدند که همون جنازههای واقعی دفن میشن و از ماکت و عروسک استفاده نمیکنند. بعد هم روشون خاک میریزند و قبرشون رو میپوشونند و تا جایی که امکان داشته سعی کردهند که شبیه سازی نزدیک به واقعیتی داشته باشند.
اگه امکانش رو دارین، ارزشش رو داره که روز دوازهم خودتون رو به مراسم خاکسپاری شبیه شهدا برسونین. من و دوستانی که امروز اونجا بودیم هم اگه بتونیم امتحان پنجشنبهمون رو جابهجا کنیم احتمال زیاد بریم. مکانش هم مشخصه. وقتی وارد کاشان بشین، از مدخل مسیر رو مشخص کردند. از هر کس بپرسین نوشآباد از کدوم طرفه بهتون نشون میدن. شاید دیدمتون. جاری باشید... .